سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حر ف های تازه

صفحه خانگی پارسی یار درباره

برای مادرم که جایش همیشه خالیست

خواب دیدم که مادرم آمده است و این شعر به همین مناسبت سروده شده است.

من خاک را به یُمن آمدنت نمناک کرده ام

ته مانده های غصّه را هم خاک کرده ام

بیمار بود و زرد روی و گرفته حال

دل را به عشق آمدنت چالاک کرده ام

شب بود و ترس و هوی هوی باد تنهایی

دل را به شوق آمدنت بی باک کرده ام

امروز من به یُمن آمدنت ای باغبان

این باغ را ، خالی از خاشاک کرده ام

مهمان خانه در ره و ظرف بلور چشم

لبریز سیب و خوشه های تاک کرده ام

خانه غبار روبی شد و دل پر از بهار

این سینه را به عشق آمدنت چاک کرده ام